
به گزارش پایگاه خبری فرهنگ پارسی؛ به نقل از خبرگزاری ایسنا، محمدعلی شکوهیانراد، استاد دانشگاه در نشست «سایبر و هوش مصنوعی» اظهار کرد: واژه «هوش مصنوعی» امروزه به عنوان یکی از مرسومترین اصطلاحات حوزه فناوریهای سایبری شناخته شده است؛ اما آشنایی عمومی با هویت و ماهیت آن به خوبی صورت نگرفته است. این موضوع در حالی مطرح است که ارتباط و تعریف علمی حوزه سایبرنتیک به عنوان یک رشته مستقل و مهم در وزارت علوم هنوز به صورت رسمی انجام نشده است؛ بنابراین، فهم و شناخت دقیق این مبحث هنوز به طور کامل محقق نشده است.
وی به بررسی ریشهشناسی این واژه در زبان انگلیسی پرداخت و گفت: منشأ واژه Intelligence در زبان انگلیسی، به تلفیق دو واژهی Inter و Legere در زبان لاتینی بازمیگردد. Inter به معنای «در میان» و legere به معنای «انتخاب کردن» است که در زبان انگلیسی به شکل فعلی تلفظ شده و معنای «انتخاب از میانِ» را دارد. حال باید در نظر گرفت وقتی اینتلیجنس به معنای انتخاب کردن است، لذا قائم به فرایندی مشخص است که نتیجه آن انتخابگری است. در ذات انسان نیز انتخابگری به عنوان یک ویژگی فعالانه وجود دارد، یعنی کسی که از میان چندین گزینه، تصمیم میگیرد که کدام را انتخاب کند.
شکوهیانراد تصریح کرد: همچنین در دانش سایبرنتیک، هرمی وجود دارد که با عنوان «سطوح آگاهی» شناخته میشود. در این هرم از پایین به بالا، طبقات اطلاعات عبارتند از دیتا، اینفورمیشن، اینوستیگیشن و اینتلیجنس. از سوی دیگر، هر کدام از سطوح آگاهی، کاربرد خاص خود را دارد و بهجای یکدیگر استفاده نمیشوند. برای مثال از اصطلاح Data Mining استفاده میشود اما Information Mining خیر. بالعکس حوزه فناوری به اینفورمیشن نسبت داده میشود (IT). توجه کنید که آنچه به صورت مصنوعی ایجاد شده است، اینتلیجنس است، نه اینفورمیشن و دیتا. این تفاوتها بهدلیل تفاوت ماهوی در سطوح اطلاعات است. آنطور که بیان شد، AI اهمیت بیشتری دارد، زیرا مصنوعیسازی مهمترین و بالاترین سطح اطلاعات، یعنی اینتلیجنس است. لذا یکی از ابعاد نسبتشناسی هوش مصنوعی با سایبرنتیک این است که کنترل جریان اطلاعات در AI به بالاترین سطح آن که کارکرد انتخابگری دارد، اختصاص یافته است.
هوش مصنوعی و انتخابگری
وی ادامه داد: انگیزه اصلی AI از منظر سایبرنتیک این است که ماشین به عنوان یک «پدیدهی غیر زیستی» به گونهای برنامهریزی شود که بتواند به جای انسان انتخاب کند. حال اگر به یک سامانه غیر زیستی (مانند یک کامپیوتر) اطلاعات لازم را بدهیم، آنگاه باید بپذیریم که چنین سامانهای بتواند یک انتخاب صحیح داشته باشد و آن را به ما بازگرداند و این انتخاب باید بر اساس اطلاعات مناسب و بهروزی صورت میگیرد که در موضوع مربوطه به ماشین ارائه شده است.
شکوهیانراد، انسان را مهمترین پدیده دارای فهم و درک دانست و افزود: هر چند انسان در رأس کنترلهای سایبرنتیکی بهعنوان هدف مطرح است، اما درنظر داشته باشید که حتی یک «سلول گیاهی» نیز در حد خودش قادر به دریافت و تحلیل اطلاعات و واکنش به مناسب به آن است. برای مثال حرکت گل آفتابگردان به سمت نور خورشید، نمونهای از این ادراک و واکنش است. بنابراین، هر پدیدهای که بتواند اطلاعات را درک کند و براساس آن عمل کند، ذیل کنترلهای سایبرنتیکی قابل تعریف است و این کنترل از طریق جریان اطلاعات انجام میشود.
وی اضافه کرد: این دقیقاً همان کاری است که در «فضای سایبر» صورت میگیرد. در این فضا، اطلاعات به گونهای تولید و توزیع میشوند که مخاطبان مختلف از اقشار و سنین متنوعی تحت تأثیر قرار گیرند. این تأثیرگذاری زمانی مؤثر است که مدیر و متولی فضای سایبر به نحوی برنامهریزی کند که اطلاعات به شکلی به کاربران منتقل شوند که رفتارهای آنها، متناسب با اهداف کنترلگران باشد. لذا فضای سایبر، در واقع «فضای حکمرانی» است که در طول زمان برای اداره جوامع بشری توسعه یافته است.
شکوهیانراد عنوان کرد: اما در مورد ماشینها وضعیت کاملاً متفاوت است. شما میتوانید میلیونها ماشین را از حیث کنترلپذیری، کاملاً یکسان بسازید و به کار بگیرید و همین امکان، هوش مصنوعی را به ابزاری فوقالعاده دقیق در «انتخابگری مصنوعی» تبدیل کرده است. در این زمینه، اصطلاحی به نام «تکینگی تکنولوژی» مطرح میشود. منظور از تکینگی، «استانداردگذاری برای یکسانسازی» سیستمها است. در واقع، تمام ماشینها میتوانند مانند هم عمل کنند، ولی این امر در مورد «انسانها و اندیشههای آنها» امکانپذیر نیست، زیرا نمیتوان انسانها را همانند ماشینها، یکسانسازی و رباتگونه کرد.
وی بیان کرد: در مجموع، وقتی صحبت از انتخابگری میکنیم یعنی صحبت از «اراده، هدف و تصمیمگیری» میکنیم و AI از منظر سایبرنتیک، بهدنبال آن است که اراده، هدف و تصمیمگیری را از انسان سلب کرده و وی را به عنوان کاربر و مصرفکننده در اختیار داشته باشد. پس این تصمیم به اقدام میتواند به جای انسان صورت گیرد، به گونهای که ما به تدریج کاربرتر شویم یا به عبارت دیگر، مصرفکنندهتر. این موضوع ذات مفهوم «نظریهی تکینگی» را شکل میدهد. امروزه شما انتخاب میکنید که یک مسئله را با ماشین حل کنید اما در آینده، ممکن است همان مسئله توسط ماشین طراحی شده و پیشنهادی ارائه شود که این تحول، قیاسی از روند تکامل هوش مصنوعی است.
این استاد دانشگاه بیان کرد: آنچه که بهعنوان رویکرد سایبرنتیکی به هوش مصنوعی بیان شد، به معنای رد دیدگاه سوءاستفادهگر از این حوزه است و نباید برای رفع مخاطرات و تهدیدات آن، استفاده از هوش مصنوعی را کنار گذاشت، بلکه باید آن را بومیسازی کنیم.
شناخت کامل هوش مصنوعی و کاربردهای واقعی آن
شکوهیانراد با بیان اینکه هوش مصنوعی یک فاعل خودمختار و یک سامانه متفکر نیست، گفت: هوش مصنوعی اراده ندارد، انتخاب نمیکند، بلکه تنها ابزاری است که «توسط انسان طراحی و برنامهریزی میشود». بنابراین، یک سامانه اطلاعاتی که انسان به آن میدهد را بر اساس الگوریتمهای طراحی شده، پردازش میکند و نتیجه را باز میگرداند. بر این اساس، بنیان اینکه هوش مصنوعی بر چه اساس و معیاری، انتخاب خود را به کاربر ارائه دهد، بر سمتگیری الگوریتمها استوار شده است، الگوریتم نیز توسط انسان، طراحی و اجرا میشود؛ لذا کنترل هوش مصنوعی در اختیار کسی است که طراح الگوریتم آن است، زیرا طراح است که مشخص میکند سامانه AI چه پاسخی را به کاربر ارائه کند.
وی ادامه داد: وقتی فضای سایبر را به صورت دقیق تحلیل کنیم، در واقع با یک «سامانه تصمیمگیری جمعی» مواجه هستیم که بر اساس الگوریتمهای تعیینشده، انتخابها را انجام میدهد و کاربر هیچ دخل و تصرف جدی و عمیقی در این تصمیمگیری ندارد. لذا کاربران فقط دریافتکننده پاسخی هستند که بر اساس الگوریتم نوشتهشده برای ماشین تعیین میشود.
روند انقلابهای صنعتی در دنیا
شکوهیانراد افزود: متاسفانه، مفهوم «انقلاب صنعتی» در منابع علمی و آموزشی کشور به خوبی بیان نشده است. در کتابهای رسمی و منابع معرفیشده در رشته مدیریت، تقریباٌ هیچ اشاره جامعی به انقلابهای صنعتی و آثار آن در حکمرانی نشده؛ در حالی که انقلابهای صنعتی، فرایندی هستند حدود دو تا سه قرن گذشته اروپا و آمریکا را کاملاً شکل دادهاند.
وی به تشریح چهار نسل انقلاب صنعتی پرداخت و گفت: انقلاب صنعتی اول، به نام انقلاب مکانیکی شناخته میشود که مقارن است با زمان ساخت ماشین بخار، پل آهنی و راهآهن. انقلاب صنعتی دوم به عنوان انقلاب الکتریسیته شناخته میشود؛ انقلاب صنعتی سوم، انقلاب اطلاعات است که بر پایه دانش سایبرنتیک بنا شده و محصول فناورانهی آن، فضای سایبر است. اما امروز در ایام انقلاب صنعتی چهارم هستیم که مبتنی بر هوش مصنوعی است. بهطور کل هر چهار انقلاب صنعتی دو وجه مشترک دارند، اولاً آن که پس از هر انقلاب صنعتی، بشر به توانی در کنترل و حکمرانی دست یافت که تا قبل از آن هرگز وجود نداشته است و ثانیاً آن که توزیع این قدرت جدید، کاملاً نامتوازن است و تا مدتها، صرفاً در اختیار دولتهای استعمارگر است.
بومیسازی هوش مصنوعی راهکارها مقابله با وجه منفی و تهدیدآفرین تحولات
شکوهیانراد، راهکار اصلی برای مقابله با وجه منفی و تهدیدآفرین این تحولات را، بومیسازی هوش مصنوعی معرفی کرد و افزود: هیچ کشور قدرتمندی در دنیا وجود ندارد که در حوزه سایبر، قوانین داخلی خود را نقض کند و تحت سلطه قوانین یک کشور دیگر قرار بگیرد. همانطور که سرطان در بدن به آرامی گسترش پیدا میکند، تأثیرات منفی فناوری نیز به تدریج مشهود میشوند. بنابراین، باید اصلاحاتی بهصورت جامع و پیشگیرانه در سطوح مختلف اعمال شود تا ضمن بهرهمندی از فرصتهای انقلاب صنعتی چهارم، نسبت به حذف تهدیدهای آن آگاه و توانمند باشیم و این باید مطالبه اصلی دانشجویان از مسئولان باشد.
وی تصریح کرد: در نهایت، تکینگی تکنولوژی یک امر قطعی است، لذا راهکار این است که نرمافزارها و الگوریتمها را بومیسازی کنیم، قوانین و استانداردهای ملی را تقویت کنیم و در مقابل وجه استعماری فناوری که پشت جاذبههای آن پنهان میشود و وابستگی ایجاد میکند، خلاق و نوآور باشیم؛ وگرنه زمان زیادی طول نمیکشد که صرفاً مصرفکننده اطلاعات و هوش مصنوعی میشویم و استقلال اندیشه، تفکر و اختیار در تصمیمسازی و تصمیمگیری به طور جدی لطمه خواهد دید.